۱۳۸۹ فروردین ۱۲, پنجشنبه

بيماري و وفات نبي اكرم صلى الله عليه وسلم

بيماري و وفات نبي اكرم صلى الله عليه وسلم



قسمت آخر



پخش شدن خبر وفات رسول خدا در دیگر مناطق



زمانی که رسول خدا هنوز زنده بودند شخصی به نام مسیلمه ادعای پیامبری کرد و قبایل زیادی با خود همراه نمود و مناطق بزرگی را به تصرف خود در آورد شخص دیگری به نام اسود عنسی در یمن ادعای پیامبر نمود و یمن را به تصرف خود در آورده بود .



وقتی خبر وفات نبی اکرم پخش شد تمامی قبایل عرب از اسلام برگشتند. پیامبران دروغین بسیاری ظهور کردند . (مثل سجاح ، طلیحه بن خویلد و..)



وقتی خبر وفات پیامبر به مکه رسید اهل مکه در شهر به حرکت در آمدند پرچمهای مخالفت بر ضد اسلام همه جا به اهتزاز در آمد نماینده پیامر در مکه و فرمانروای شهر ، عتاب ابن اسید بود جریان ضدیت با اسلام طوری قوی بود که عتاب مخفی شد. تا اینکه سهیل ابن عمرو کنار خانه کعبه در میان مردم بلند شد و سخنرانی کرد و آنان را از برگشتن به کفر برحذر داشت و به این صورت مکه دوباره با اسلام برگشت.



برای مسلمانان فقط سه شهر مانده بود یکی مکه دیگر مدینه و سوم بحرین. تمامی مناطق دیگر از اسلام برگشته بودند طوری که خطر جدی مدینه را تهدید می کرد.



اولین تصمیم ابوبکر



با توجه به خطرهای فراوانی که مرکز مسلمانان یعنی مدینه را تهدید می کرد نظر همه شخصیتهای مسلمان این بود که فعلا لشکر اسامه را نفرستند اما حضرت ابوبکر اعلام نمود من به دستور پیامبر خدا عمل می کنم و لشکر اسامه را می فرستم بگذار مدینه مورد تهدید قرار گیرد.



هر قدر حضرت عمر و دیگر بزرگاه تلاش نمودند تا حضرت ابوبکر را منصرف کنند فایده ای نداشت حضرت ابوبکر تصمیم قاطعانه ای گرفته بودند.



حضرت ابوبکر لشکر اسامه را اعزام نمودند اسامه سوار اسب بود و حضرت ابوبکر تا مقدار زیادی پیاده کنارش می رفت و او را سفارش می نمود.



بعد از رفتن لشکر اسامه حضرت ابوبکر دستور داد کلیه مسلمانان آماده جهاد باشند و به مسجد بیایند.



...



یاران و شاگردان رسول خدا دوشادوش هم به سختی با کافران روبرو شدند. زحمات زیادی متحمل شدند تا اینکه خداوند یاریشان کرد و متمردان سرکش مثل مسیلمه کذاب و دیگر پیامبران دروغین یکی بعد دیگری نابود شدند و دین اسلام روز بروز پیشرفت نمود و در جهان پهناور مستقر گردید.



وصيت رسول الله



اول : از ديدگاه تسنن



در مورد اينكه آيا رسول خدا وصيت نموده يا نه از مجموع مطالب اينگونه بر مي آيد كه ايشان بطور خاص وصيت ننموده اند.



قلت لابن أبي أوفى : أوصى رسول الله صلى الله عليه وسلم ؟ قال : لا ، قلت فكيف أمر الناس بالوصية ؟ قال : أوصى بكتاب الله.



" به ابن ابي اوفا (که از یاران پیامبر بود)گفتم : آيا رسول خدا وصيت نمودند؟ گفت : نه گفتم چگونه مردم را امر مي نمودند تا وصيت كنند و خودشان وصيت ننمودند؟ گفت : به كتاب خدا وصيت نمودند. " (كه آنرا بخوانند و عمل كنند)



از مجموع روايات چنين بر مي آيد كه حضرت پيامبر بطور خاص وصيت نفرمودند. اما بطور متفرقه به چند چيز وصيت نمودند كه آنها عبارتند از : موقعي كه بيماريشان شدت گرفت فرمودند بر سر من آب بريزيد تا تب من پايين آيد و من بتوانم با مردم سخن بگويم ... در آن سخنراني در مورد انصار سفارش نمودند.



بعد كه در بستر بيماري بودند به سه چيز وصيت فرمودند يكي اينكه : جيش اسامه را بفرستيد دوم مشركين (و يهوديان) را از جزيرة العرب بيرون نماييد. سوم اينكه وفدها را به همان جهتي كه من مي فرستادم شما نيز به همان شكل بفرستيد.



در لحظات واپسين حيات خود در مورد دو چيز سفارش فرمودند. يكي نماز و ديگري در مورد نيكي به بردگان.



عن أنس قال : أوصى رسول الله صلى الله عليه وسلم ولسانه ما يكاد ، فقال : « الصلاة وما ملكت أيمانكم »



"انس می گوید زمانی که پیامبر خدا مریض بودند طوری که نمی توانستند بخوبی حرف بزنند فرمودند : مواظب نمازها باشید و با بردگان به نیکی رفتار نمایید"



عن فاطمة بنت الحسين عن أبيها : أوصى رسول الله - صلى الله عليه وسلم - عند موته بثلاث أوصى أن ينفذ حبيش أسامة ولا يسكن معه المدينة إلا أهل دينه قال محمد ونسيت الثالثة (الطبرانى) [كنز العمال 30270]



" فاطمه دختر حسین از پدرش (حضرت حسین) نقل می کند که پیامبر خدا هنگام وفاتشان به سه چیز وصیت نمودند یکی اینکه لشکر اسامه را بفرستید و دیگر اینکه غیر دینها (یهود) را از مدینه اخراج نمایید . راوی حدیث می گوید من سومین سفارش را فراموش کردم " سومین سفارش همین بوده که : وفدها را به همان طرفی که من می فرستادم بفرستید.



أخرجه الطبرانى (3/130 ، رقم 2891) .



ابن عباس وجويرية بن قدامة - رضي الله عنهما - قالا : أوصى رسولُ الله -صلى الله عليه وسلم- عند موته : « أخرجوا المشركين من جزيرة العرب ، وأجيزوا الوفد بنحو ما كنتُ أجيزهم ».



سألتُ ابن أبي أوفَى : « هل أوصى رسول الله -صلى الله عليه وسلم- ؟ قال: لا. قلتُ : فكيف كُتِبَ على الناس الوصية، أو أُمِرُوا بها ، ولم يوصِ ؟ قال: أوصى بكتاب الله ». أخرجه البخاري ، ومسلم ، والترمذي، والنسائي.



فصاح بالحجاج ألا تحفظ فينا وصية رسول الله فقال وما أوصى رسول الله فيكم ؟ قال أوصى أن يحسن إلى محسن الأنصار ويعفى عن مسيئهم



در یک روایتی که از عبدالله بن مسعود نقل شده ( و من نمی دانم چه اندازه روایت موثق و مورد اعتماد هست ) چنین آمده : ابن مسعود روایت می کند : پیامبر ما و محبوب دلهای ما خبر وفاتش را یکماه قبل از وفاتش به ما اطلاع دادند . وقتی زمان فراق و جدایی نزدیک شد ، ما در خانه عایشه نزد رسول خدا جمع شدیم . پیامبر به سوی ما نگاه فرمودند و چشمانشان پر از اشک شدند . فرمودند : خوش آمدید خدا شما را زنده نگهدارد بر شما رحم کند . شما را پناه دهد . شما را حفظ کند. شما را بزرگی دهد. شما را موفق کند. شما را سالم نگهدارد. شما را مورد قبول خود قرار دهد.



شما را سفارش می کنم به ترس از خدا و خداوند را سفارش می کنم در مورد شما و او را جانشین خود بر شما قرار می دهم و شما را به او می سپارم . همانا من از جانب او بیم دهنده و بشارت دهنده هستم بر اینکه : بر بندگان خدا و سرزمینهای او برتری جویی نکنید زیرا خداوند برای من و شما فرموده : تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ ((اين سراى آخرت را (تنها) براى کسانى قرارمى‏دهيم که اراده برترى‏جويى در زمين و فساد را ندارند؛ و عاقبت نيک براى پرهيزگاران است)



ما گفتیم : زمان وفات شما کی می رسد؟ فرمودند: زمان جدایی و بازگشت به سوی خدا و رسیدن به سدره المنتهی و رفیق اعلی و بهشت برین نزدیک شده است .



گفتیم : چه کسی شما را غسل دهد؟ فرمودند: خانواده ام به ترتیب نزدیکی و خویشاوندیشان.



گفتیم : در چه پارچه ای شما را کفن کنیم؟ فرمودند در همین لباسهایم و اگر خواستید پارچه سفیدی. گفتیم : چه کسی بر شما نماز بخواند؟ فرمودند: آرام باشید خدا شما را ببخشد و از پیامبرش پاداش خیر دهد . آنگاه ما گریه کردیم و پیامبر خدا هم گریه کرد . سپس فرمودند: هرگاه مرا غسل دادید و کفن نمودید مرا روی تختی کنار قبرم بگذارید آنگاه مدتی بیرون بروید تا جبرائیل ، میکائیل ، اسرافیل ، ملک الموت همراه فرشتگان بر من نماز بخوانند سپس گروه گروه داخل شوید و بر من نماز بخوانید . مرا با تعریفها (از من) و گریه ها اذیت نکنید . ابتدا مردان خاندان من بر من نماز بخوانند سپس زنان خانواده من و آنگاه شما پیروان من . بر خودتان از جانب من سلام نمایید و هر کسی از یاران من و پیروان دینتان که اینجا حاضر نیست را سلام برسانید. الکامل فی التاریخ ج1 ص 355



قال ابن مسعود: نعى إلينا نبينا وحبيبنا نفسه قبل موته بشهر. فلما دنا الفراق جمعنا في بيت عائشة فنظر إلينا فشدد ودمعت عيناه وقال: مرحباً بكم، حياكم الله، رحمكم الله، آواكم الله، حفظم الله، رفعكم الله، وفقكم الله، سلمكم الله، قبلكم الله، أوصيكم بتقوى الله، وأوصي الله بكم، وأستخلفه عليكم، وأؤديكم إليه، إني لكم منه نذير وبشير ألا تعلوا على الله في عباده وبلاده، فإنه قال لي ولكم: (تلك الدار الآخرة نجعلها للذين لا يريدون علواً في الأرض ولا فساداً، والعاقبة للمتقين).



قلنا: فمتى أجلك؟ قال: دنا الفراق والمنقلب إلى الله وسدرة المنتهى والرفيق الأعلى وجنة المأوى. فقلنا: من يغسلك؟ قال: أهلي الأدنى فالأدنى. قلنا: فيم نكفنك؟ قال: في ثيابي هذه إن شئتم أو في بياض. قلنا: فمن يصلي عليك؟ قال: مهلاً، غفر الله لكم وجزاكم عن نبيكم خيراً. فبكينا وبكى، ثم قال: إذا غسلمتوني وكفتنتموني فضعوني على سريري على شفير قبري ثم اخرجوا عني ساعةً ليصلي علي جبرائيل وإسرافيل وميكائيل وملك الموت مع الملائكة، ثم ادخلوا علي فوجاً فوجاً فصلوا علي ولا تؤذوني بتزكية ولا رنة وليبدأ بالصلاة علي رجال أهل بيتي ثم نساؤهم ثم أنتم بعد، أقرئوا أنفسكم مني السلام، ومن غاب من أصحاب فاقرئوه مني السلام، وما تابعكم على ديني فاقرئوه السلام.



الکامل فی التاریخ ج1 ص 355



از ديدگاه تشيع



اول : وصيت نفرمودند.



وروى الارقم بن شرحبيل قال : سألت ابن عباس هل



أوصى رسول الله ؟ فقال : لا ، (بحار الانوار ج 44 ص 168)



از ابن عباس پرسيدم : آيا پيامبر خدا وصيت نمود؟ گفت : نه .



دوم وصيت نمودند :



عن أبي سعيد الخدري قال: (أوصى رسول الله صلى الله عليه وآله علي بن أبي طالب عليه السلام فقال: يا علي: أذا دخلت العروس بيتك فاخلع خفيها حين تجلس واغسل رجليها، وصب الماء من باب دارك إلى أقصى دارك، فإنك إذا فعلت ذلك أخرج الله من بيتك سبعين ألف لون من الفقر، وأدخل فيه سبعين ألف لون من البركة، وأنزل عليه سبعين رحمة ترفرف على رأس العروس حتى تنال بركتها . من لايحضره الفقيه 2



"پيامبر خدا به علي ابن ابي طالب وصيت كرد و گفت: اي علي هر گاه عروس وارد خانه ات شد وقتي نشست موزه هايش (يا جورابهايش) را در بياور و پاهايش را بشور و آبها را از دم در خانه ات به دورترين جا بريز وقتي چنين كني خداوند از خانه ات هفتاد رنگ از فقر را دور مي كند و هفتاد رنگ از بركت را وارد خانه مي كند و بر خانه ات هفتاد رحمت نازل مي كند كه روي سر عروس حركت مي كنند تا زماني كه بركتش را حاصل نمايد"



عن أبي عبدالله عليه السلام قال : أوصى رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم إلى علي عليه السلام بألف كلمة يفتح كل كلمة ألف كلمة . ( 7 ) بحار ج 42 ص 30



" رسول خدا به علي هزار كلمه وصيت كرد كه از آن هزار كلمه هزار كلمه ديگر بيرون مي شود"



قَالَ أَوْصَى رَسُولُ اللَّهِ ( ص ) عَلِيّاً صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ فَقَالَ إِلَى أَنْ قَالَ يَا عَلِيُّ إِذَا حَمَلَتِ امْرَأَتُكَ فَلَا تُجَامِعْهَا إِلَّا وَ أَنْتَ عَلَى وُضُوءٍ فَإِنَّهُ إِنْ قُضِيَ بَيْنَكُمَا وَلَدٌ يَكُونُ أَعْمَى الْقَلْبِ بَخِيلَ الْيَدِ الْخَبَرَ . مستدرك الوسايل ج 20 ص 2



" هرگاه همسرت حامله شد بدون وضو با وي نزديكي نكن زيرا اگر فرزندي مقدر شود كور قلب و بخيل خواهد شد. "

هیچ نظری موجود نیست: