۱۳۸۸ مرداد ۱۴, چهارشنبه

نظر اهل سنت در مورد حضرت مهدی

نظر اهل سنت در مورد حضرت مهدی
نظر اهل سنت در مورد حضرت مهدی این است که :

۱- شخصی از نسل حضرت حسن نزدیک قیامت (قبل از قیامت) ظهور می کند که در دنیا عدالت می آورد .
۲- نامش محمد و لقبش مهدی می باشد.
۳- نام پدرش عبدالله و نام مادرش (طبق یک روایتی ) آمنه می باشد.
۴- از آنجا که چنین شخصی هنوز مراجعه ننموده که چنین ادعایی بنماید بنا بر این هنوز متولد نشده است.
قسمتی از احادیث وارده در این مورد را ذیلا ملاحظه فرمایید.

3798 قَالَ أَبُو دَاوُدَ : حُدِّثْتُ عَنْ
هَارُونَ بْنِ الْمُغِيرَةِ ، قَالَ : حَدَّثَنَا عَمْرُو بْنُ أَبِي قَيْسٍ ، عَنْ شُعَيْبِ بْنِ خَالِدٍ ، عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ ، قَالَ : قَالَ عَلِيٌّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ ، وَنَظَرَ إِلَى ابْنِهِ الْحَسَنِ ، فَقَالَ : " إِنَّ ابْنِي هَذَا سَيِّدٌ كَمَا سَمَّاهُ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ، وَسَيَخْرُجُ مِنْ صُلْبِهِ رَجُلٌ يُسَمَّى بِاسْمِ نَبِيِّكُمْ ، يُشْبِهُهُ فِي الْخُلُقِ ، وَلَا يُشْبِهُهُ فِي الْخَلْقِ - ثُمَّ ذَكَرَ قِصَّةً - يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا " *
ترجمه :
حضرت علی رضی الله عنه در حالیکه به فرزندش حسن نگاه می فرمود فرمودند این فرزند من همانگونه که رسول خدا فرمودند سید و آقایی است و از نسل وی مردی متولد می شود که نامش نام پیامبر شما است و از نظر اخلاق نیز مشابه رسول خدا است .... و زمین را از عدل و داد پر می کند.
ادامه مطلب

سر نوشت انگشتری پیامبر خدا

سر نوشت انگشتری پیامبر خدا رنگ متن
حضرت پيامبر خدا صل الله عليه و آله و سلم وقتی خواستند به کشورهای دیگر نامه بنویسند به ایشان گفته شد که عجمها نامه های بی مهر را قبول نمی کنند لذا رسول اکرم دستور دادند برای ایشان انگشتري از نقره درست كردند كه با آن نامه ها را مهر بزنند روي نگينه آن نوشته شده بود " محمد رسول الله ".
به این صورت که کلمه مبارکه الله بالانوشته شده بود رسول وسط و محمد سطر پایین .
وقتي كه رسول اكرم صل الله عليه و سلم از دنيا رحلت نمود وسایل دیگر رسول خدا مثل قاطر و شمشیر و .. را به حضرت علی تحویل دادند و این انگشتری چون جنبه حکومتی داشت آن را تحویل حضرت ابوبکر دادند حضرت ابوبکر آن انگشتري را به عنوان تبرک به دست خودشان كردند اما دیگر با آن نامه ها را مهر نمی زدند حضرت ابوبکر برای مهر زدن نامه ها انگشتری دیگری درست نمودند. وقتي حضرت ابوبكر از دنيا رحلت نمود این انگشتری را به حضرت عمر تحویل دادند بعد از شهادت حضرت عمر وقتی حضرت عثمان جانشین وی شدند این انگشتری را به ايشان تحویل نمودند.
حضرت عثمان تا شش سال این انگشتری را به دست داشتند.
نزدیک مسجد قبا چاهی به نام بئر اریس قرار دارد که رسول اکرم علاقه خاصی به این چاه داشتند خیلی وقتها پیامبر خدا کنار این چاه می نشستند و پاهای مبارکشان را درون آن آویزان می نمودند.
بعد از شش سال که حصضرت عثمان این انگشتری را به دست داشتند. روزی كنار آن چاه نشسته بود و شايد خاطرات دوران گذشته سبب شده بود همانند آن روز رسول خدا پاهايش را درون چاه آويزان نموده بود و داشت با همين انگشتري بازي مي كرد گاهي از انگشت بيرونش مي كرد و مجدد سر جايش مي گذاشت ناگهان انگشتر از دستش رها شد و درون چاه اقتاد حضرت عثمان خيلي ناراحت گرديد . لذا بالفور كارگراني را دستور داد وارد چاه شوند و تمام آب و خاك را بيرون آوردند تا انگشتر پيدا شود كارگران تمام خاكها را بيرون آوردند و هر چه تلاش كردند انگشتر پيدا نشد. حضرت عثمان سخت ناراحت و اندوهگین شد بهمين خاطر اسم اين چاه را بعضي بئر الخاتم يعني چاه انگشتر گزاشتند.
بعضیها که نکته نوشته اند می گویند تا شش سال اول حضرت عثمان در حکومت مشکلی نداشت بعد از گم شدن این انگشتری مشکلات حضرت شروع شد.
ادامه مطلب

آینده و مسخ ارزشها

آینده و مسخ ارزشها
از سخنان امیر المومنین علی مرتضی
حکمت ۱۰۲
: وَ قَالَ علیه السلام : يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يُقَرَّبُ فِيهِ إِلَّا الْمَاحِلُ- وَ لَا يُظَرَّفُ فِيهِ إِلَّا الْفَاجِرُ- وَ لَا يُضَعَّفُ فِيهِ إِلَّا الْمُنْصِفُ- يَعُدُّونَ الصَّدَقَةَ فِيهِ غُرْماً وَ صِلَةَ الرَّحِمِ‏ مَنّاً- وَ الْعِبَادَةَ اسْتِطَالَةً عَلَى النَّاسِ- فَعِنْدَ ذَلِكَ يَكُونُ السُّلْطَانُ بِمَشُورَةِ النِّسَاءِ- وَ إِمَارَةِ الصِّبْيَانِ وَ تَدْبِيرِ الْخِصْيَانِ
حکمت 102 (سياسى، علمى، تاريخى)
آينده و مسخ ارزش‏ها
و درود خدا بر او، فرمود: روزگارى بر مردم خواهد آمد که محترم نشمارند جز سخن چين را، و خوششان نيايد جز از بدکار هرزه، و ناتوان نگردد جز عادل. در آن روزگار کمک به نيازمندان خسارت، و پيوند با خويشاوندان منّت گذارى، و عبادت نوعى برترى طلبى بر مردم است، در آن زمان حکومت با مشورت زنان، و فرماندهى خردسالان، و برترى خواجگان اداره مى‏گردد.
ادامه مطلب

آزادی کاک حسن امینی


یک خبر خوش
آزادی کاک حسن امینی


برادر گرانقدر جناب کاک حسن امینی که هفته قبل بازداشت شده بودند دیشب زاهدان را به مقصد تهران و از آنجا به مقصد سنندج ترک نمودند.
امروز ساعت ۱۱ و ربع به ایشان زنگ زدم تازه به شهر زیبای خود رسیده بودند و در مسجدی مردم جهت استقبال جمع شده بودند.
آزادی ایشان را تبریک می گوییم و برای همه دست اندرکارانی که کمک نمودند آرزوی سلامتی می نماییم.
ادامه مطلب

۱۳۸۸ مرداد ۱۱, یکشنبه

ام کلثوم دختر حضرت علی

ام کلثوم دختر حضرت علی
ام کلثوم دختر حضرت علی همسر حضرت عمر فاروق رضی الله عنه بود.
چند قطعه از تاریخ در مورد ایشان
1- پادشاه روم وقتی قدرت مسلمانان را دید و وقتی فهمید زبان تهدید نتیجه نمی دهد سعی نمود با گفتگو و نرمش به مسلمانان نزدیک شود. در همین دوران که بین پادشاه روم و حضرت عمر نامه رد و بدل می شد ام کلثوم بدون اطلاع حضرت عمر مقداری خوشبویی و وسایل زنانه دیگر که در اختیار داشت برای ملکه روم فرستاد.
وقتی نامه رسان مسلمان این هدایا را به همسر پادشاه روم تحویل داد آنها خیلی خوشحال شدند ملکه روم زنان روسا را جمع کرد و گفت : این هدیه همسر پادشاه عرب و دختر پیغمبرشان است که برای من فرستاده . من در مقابل این هدایا هدیه های گرانبهایی برای وی می فرستم.
همسر پادشاه روم هدایای زیادی برای ام کلثوم فرستاد که در میان آنها یک گردنبندی بسیار گرانبها و فاخر بود.
وقتی نامه رسان این هدایا را به نزد حضرت عمر آورد حضرت عمر از پذیرفتن آنها خود داری نموده دستور داد آنها را نگهدارد تا او با مردم مشوره کند.
بعد از نماز وقتی مردم جمع شدند حضرت عمر فرمود : ای مردم به من مشوره بدهید که ام کلثوم هدایایی فرستاده و همسر پادشاه روم در مقابل برای او هدیه فرستاده با این هدایا چه کنیم؟ مردم نظرشان مختلف بود برخی می گفتند این هدایا حق ام کلثوم است و هدیه از جانب همسر پادشاه روم برای شما هیچ مشکلی در تصمیم گیری بر علیه آنان ایجاد نخواهد کرد.
بالاخره حضرت عمر گفت : اما نامه رسان متعلق به مسلمین بوده و همینطور این قدرت مسلمانان بوده که عظمت ام کلثوم را در دل ملکه روم جای داده بنا بر این این هدایا متعلق به همه مسلمانان هستند.
به این صورت هدایا را به بیت المال دادند و به ام کلثوم مقداری به اندازه خرجی که کرده بود دادند.
تاريخ طبري ج 2 ص 610
2- زمانی که حضرت علی در هنگام نماز صبح ضربت خوردند و سپس به شهادت رسیدند ام کلثوم می گفت : جعلت أم كلثوم بنت على تقول مالى ولصلاة الغداة قتل زوجى عمر أمير المؤمنين صلاة الغداة وقتل أبى أمير المؤمنين صلاة الغداة .
چه شده مرا با نماز صبح ؟ همسرم عمر امیر المومنین در نماز صبح کشته شد و پدرم امیر المومنین نیز در نماز صبح کشته شد.
البدايه والنهايه ج 8 ص 13
3- مدیریت حضرت معاویه
زید فرزند حضرت عمر و ام کلثوم روزی در مجلس حضرت معاویه حضور داشت یکی از فرماندهان حکومت به نام بسر بن أبي أرطاة در مورد حضرت علی حرف بدی گفت . زید عصایی برداشت و محکم کوبید به سرش . سر بسر بشدت زخمی شد . حضرت معاویه آنان را از هم جدا نموده به زید گفت : به بزرگی از بزرگان قریش و سرور اهل شام قصد نمودی و وی را زدی؟
سپس به بسر گفت: : تشتم علياً وهو جده وابن الفاروق على رؤوس الناس! أترى أن يصبر على ذلك؟ به حضرت علی جلوی مردم بد می گویی در حالیکه او جد فرزند فاروق است فکر کرد ی او تحمل می کند و عکس العمل نشان نمی دهد؟
به این صورت معاویه توانست دل هر دو را راضی کند.
الكامل في التاريخ ج 2 ص 150
ادامه مطلب