۱۳۸۸ مرداد ۱۰, شنبه

صبر و مقاومت


صبر و مقاومت در برابر ناملایمات و امتحانات
شیخ عبدالقادر گیلانی می فرماید: این گروه خواص هستند که مورد آزمایش قرار می گیرند تا در نتیجه آن رفعت مقام و مرتبه حاصل نمایند. آنان بر بلاها و مصائب صبر می کنند چون طالب دیدار حقند . هر گاه این مرحله را به پایان رسانیدند ، فرمانروایی معنوی برایشان مسلم می گردد و اگر توفیق حاصل نکردند معتقد می شوند که در هلاکت افتاده اند . بار خدایا ما را از این هلاکت برهان.
در ادامه بحث می فرماید:
از بلا مگریز چون بلا به همراه صبر بنیان تمام نیکویی ها است . بنیان نبوت و ولایت و معرفت حق ، بلای توام با صبر است ولی اگر به هنگام بلا صبر و شکیبایی نداشتی بدان دارای پایه و بنیان نیستی و مسلم است بنایی که اساس و پایه نداشته باشد رو می ریزد . آیا هرگز دیده ای خانه بر جای نا استوار بنا شده و دوام بیاورد؟ پس از بلا و صبر دوری مکن تا اساس خانه ایمانت محکم گردد . شکیبا باش و نیک کردار تا قلب و روخت به درگاه قرب حق آشنا شود.
فتح ربانی ص 93
علل فراموشی و کند ذهنی
حضرت علی رضی الله عنه می فرماید: ده چیز فراموشی می آورد:
1- کثرت هم و غم
2- حجامت (رگ زدن ) در ظرف نقره
3- پیشاب نمودن در آب ایستاده
4- خوردن سیب ترش
5- خوردن خربزه نا رسیده
6- خواندن الواح روی قبور
7- خوردن پس خورده موش
8- نگاه کردن به اعدام شخصی
9- عبور کردن از بین دو شتر در حال پیشاب نمودن
10- انداختن شپش زنده بر زمین
ادامه مطلب

فرق اذان شیعه و سنی

بسم الله الرحمن الرحيم
فرق اذان شیعه و سنی
من لایحضره الفقیه یکی از کتابهای مهم فقهی و حدیثی در نزد تشیع می باشد این کتاب سیصد سال بعد از رسول خدا نوشته شده است . فرق اذان شیعه و سنی در این کتاب اینگونه آمد ه است:
روي ابوبكر الحضرمي و كليب الاسدي عن ابي عبدالله عليه السلام انه حكي لهما الاذان فقال:
ابوبكر حضرمي و كليب اسدي از از حضرت ابي عبدالله الحسين عليه السلام نقل مي كنند كه ايشان اذان را براي آن دو به اين شكل بيان داشتند:
الله اكبر الله اكبر الله اكبر الله اكبر
اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان لا اله الا الله
اشهد ان محمدا رسول الله اشهد ان محمدا رسول الله
حي علي الصلواة حي علي الصلواة
حي علي الفلاح حي علي الفلاح
حي علي الخير العمل حي علي الخير العمل
الله اكبر الله اكبر
لا اله الا الله

والاقامة كذالك و لا باس ان يقال في صلاة الغداة علي اثر حي علي الخير العمل الصلاة خير من النوم .
و اقامه نيز به همين شكل است و ايرادي ندارد كه در نماز صبح بعد از حي علي الخير العمل دو بار الصلاة خير من النوم گفته شود.

قال مصنف هذا الكتاب : هذا هو الاذان الصحيح لايزاد فيه و لاينقص منه و لاكن المفوضه لعنهم الله
مصنف اين كتاب مي گويد اذان صحيح همين است نه از اين بيشتر و نه كمتر و لاكن فرقه ضاله مفوضه كه لعنت خدا بر آنان باد
قد وضعوا اخبارا و زادوا في الاذان محمد وآل محمد خير البريه مرتين و في بعض رواياتهم بعد اشهد ان محمدا رسول الله
رواياتي را جعل كردند و در اذان كلماتي را مانند محمد و آل محمد خير البريه دو بار اضافه نمودند و در برخي رواياتشان بعد از اشهد ان محمدا رسول الله
اشهد ان عليا ولي الله مرتين و منهم من روي بدل ذالك اشهد ان عليا امير المومنين حقا
اشهد ان عليا ولي الله را دو بار اضافه نمودند و برخي از آنان بجاي اين كلمه اشهد ان عليا امير المومنين حقا را اضافه نمودند.
ولا شك في ان عليا ولي الله و انه امير المؤمنين حقا و ان محمدا و آله صبوات الله عليهم خير البريه و لاكن ليس ذالك في اصل الاذان
هيچ شكي نيست كه علي ولي خدا و او حقا امير مومنان است و محمد و آل او درود خدا بر آنان باد بهترين خلق خداوند هستند ولكن اين كلمات در اذان نبودند.
المفوضه : فرقة ضالة قالت بان الله خلق محمدا و فوض اليه خلق الدنيا فهو الخلاق .
مفوضه فرقه گمراه و ضاله أي است كه معتقد بودند خداوند محمد صل الله عليه و آله را خلق فرمود و آفرينش دنيا را به ايشان واگزار نمود پس محمد ص خلاق است.
كتاب من لايحضره الفقيه نوشته رئيس المحدثين شيخ ابي جعفر صدوق معروف به شيخ صدوق متوفي 382 جلد 1 صفحه 290 بحث اذان
ادامه مطلب

۱۳۸۸ مرداد ۶, سه‌شنبه

مشکلات یک خبر نگار

مشکلات یک خبرنگار
مشکل خبرنگار صدا و سیما

قسمت اول سخنان مولانا طبق معمول در مورد دین و آخرت بودند . تصویر بردار صدا و سیما آن قسمت را فیلمبرداری نمود اما همینکه قسمت دوم و به اصطلاح قسمت اصلی سخنان که مربوط به سیاست روز و مشکلات و گلایه ها آغاز شد ، خبرنگار صدا و سیما سریع دوربین و وسایلش را جمع کرد که برود اما مشکلی که پیش آمد این بود که میکروفنش که جلوی مولانا بود گیر کرده بود .
خبرنگار سرگردان صدا و سیما مدتی روی صحنه مردم را سرگرم کرده بود طوری که بسیاری از مردم به دقت به حرکاتش نگاه می کردند انگار او می خواهد شعبده بازی یا کار مهم و خارق العاده ای انجام دهد.


بالاخره چندین نفر به کمکش شتافتند و به زحمت میکرفنش را آزاد نموده بیرون آوردند و ایشان به راهش رفتند.



ادامه مطلب

۱۳۸۸ مرداد ۴, یکشنبه

رفتن دخترها به خواستگاری ایراد شرعی ندارد

رفتن دخترها به خواستگاری ایراد شرعی ندارد
مراسم خواستگاري يكي از زيباترين مراسم در زندگي هر جواني است. اين نكته در مورد والدين نيز صدق مي كند. بدين خاطركه با خواستگاري رفتن براي فرزندانشان، به ياد
خاطرات خوب دوران جواني خودشان مي افتند. والدين گاهي از به ياد آوردن گذشته
احساس لذت و شادكامي مي كنند و گاهي هم با آه و اندوه از آن زمان ياد مي كنند و در دل مي گويند اي كاش قلم پايم مي شكست و چنان روزي در زندگيم پيش نمي آمد.
خواستگاری به در خواست همسری نمودن مرد وخانواده یا وکیل اواز زن و یا خانواده و وکیل او ویا درخواست بالعکس گویند.
امروزه در میان بسیاری از کشورها رسم است که پسران وخانودهای آنان برای خواستگاری به نزد زنان و خانوادهایشان ميروند و از آنها برای خودشان و یاپسرانشان تقاضای همسری ميكنند. ولی در بعضي از كشورها همانند هندوستان در بعضي از مناطق آن مرسوم است كه خانواده دختر به خانواده پسر پيشنهاد ازدواج مي دهند يعني خواستگاري بيشتر از ناحيه خانواده دختر انجام مي گيرد يا حداقل از طرف خانواده دختر پيشنهاد مي شود. حالا اینکه کدام یک از این طریقه و روش بهتر است ؛این نیز مورد بحث ما نیست آنچه مورد بحث ماست این است که از دیدگاه شرعی هر دو طریقه وروش درست است گرچه روش اول یعنی انجام خواستگاری از جانب پسر و خانواده و وکیل اودر میان جوامع بشری مشهور تر است.
با نگاهی به داستان پدرخانم موسی و موسی علیه السلام که در قرآن ذکر شده در می یابیم که خواستگاری از طرف خانواده ی دخترصورت گرفته است. همین طورکه در کتب تاریخ و سیرت این جریان مشهور است که خدیجه رضی الله عنها از پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه وآله وسلم خواستگاری نموده است واین بیانگر این است که خواستگاری از سوی دختر نیز می تواند انجام پذیرد ؛ همانگونه که در میان عربها این رسم هم در دوران جاهلیت وهم دوران اسلام مروّج بوده است و از نظر اسلام نیز مورد قبول وهیچ اشکال و ممنوعیتی ندارد. چناچه در قرآن خطاب به رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم آمده است که اگر زنی خودش را به تو بخشید. وچناچه در روایات صحیح آمده است که عمر رضی الله عنه به هرابوبکر و عثمان رضی الله عنهما پیشنهاد داد تا اینکه دخترش حفصه رضی الله عنها را به عقد ونکاحشان در آورند ولی آنها از آنجائي که خبر دارشده بودند که رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم می خواهند خواستگاری کنند این درخواست عمر رضی الله عنه را قبول نکردند چناچه ابوبکر رضی الله عنه بعدها به عمر رضی الله عنه گفت از این که من درخواست تو را نپذیرفتم ناراحت نباشی زیرا من خبردار شده بودم که رسول الله صلی الله علیه می خواهد به خواستگاری بیاید واگر رسول الله خواستگاری را رها می کردند قطعا من درخواست تو را می پذیرفتم .
ودرپایان این بحث توجه خوانندگان گرامی به روایتی که در صحیح بخاری آمده است مبذول می دارم : روزی رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم در جمعی یارانشان نشسته بودند که خانمی آمدند وگفتند: یارسول الله صلی الله علیه وآله وسلم من خودم را برای شما بخشیدم تا مرا به ازدواج خویش درآورید رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم نگاهی به آن خانم نموده سپس سر پایین اندخته وسکوت نمودند وچون سکوت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم به درازا کشید یاری از یاران رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بلنده شده عرض کرد: ای رسول خدا اگر شما نمی خواهید؛ این خانم را بعقد ونکاح من در آورید رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم در باره مهریه از ایشان پرسیدند آن فرد گفت: من به جزهمین لنگ وردا چیز دیگری ندارم رسول الله فرمودند : اگر این را به بعنوان مهریه به این خانم به دهی مگر بی لباس بنشینی برو برایش مهریه و اگرچه یک انگشتر آهنی هم باشد بیاور آن فرد رفت و اندکی بعد آمد وگفت: هیچ چیز ندیدم.رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم سکوت نمودند وآن فرد بلند شد که برود رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم صدایش زد وگفت: ازقرآن چه حفظ داری آن فرد گفت فلان وفلان سوره را حفظ دارم رسول الله صلی الله علیه
وآله وسلم فرمودند: برو این خانم را من در مقابل اینکه به او این سورهای که حفظ داری به او یاد دهی به عقد تو در آورده ام.
دراین روایت دیدید که چگونه خانمی در جمعی که رسول الله صلی الله علیه وسلم وگروهی از یارا نش نشسته بودند آمد و آشکارا خودش را به رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بخشید واز ایشان درخواست ازدواج نمود ورسول الله صلی الله علیه وآله وسلم این را برایش عیب ندانست و هیچ یک از جمع موجود در این باره به او اعتراض نکردند و چون رسول الله میل به ازدواج نداشتند به عقد ونکاح یکی از یارانش درآوردند.
ادامه مطلب