۱۳۸۸ مهر ۲۸, سه‌شنبه

باز هم از مظلومیت زنان

باز هم از مظلومیت زنان
میان دو نفر خویشاوند نزدیک اختلاف خانوادگی بروز کرده بود به این صورت که پسر یکی و دختر دیگری مدتی پیش با هم ازدواج کرده بودند و یک فرزند داشتند. خانواده داماد چند ماه دختر را از دیدن مادر و خویشاوندان ممنوع کرده بودند طلاهایش را از وی گرفته و مقداری کتک و اذیتش کرده بودند هر وقت که به دیدن مادرش می آمده بچه اش را نمی گذاشتند بیاورد و... بالاخره پدر دختر رفته بود و مخفیانه دخترش را با فرزندش به خانه خود آورده بود.
اختلاف بزرگی بود من با کمک چند نفر معتمد چند روز تلاش نمودیم و به هر زحمتی یک مقداری دو طرف را به هم نزدیک نمودیم. و آنان را وادار نمودیم اجازه دهند این زوج جداگانه بدون دخالت خانواده ها با هم زندگی کنند. بین آنان قرار دادی نوشتیم برخی از بندهای قرارداد این بود که : 1- خانه ای جداگانه تهیه نمایند و خانواده های دو طرف هیچ مداخله ای در زندگی آنان ننمایند 2- کلیه لوازم خانوادگی این زوج (جهزیه و...) به خانه آنان منتقل شوند.
3- کلیه طلا و جواهرات متعلق به این خانم به وی مسترد گردند. 4- فرزندش نباید از وی گرفته شود .و...
از این نمونه قرارها . خانواده داماد با بند اول یعنی خانه جداگانه موافقت کردند اما با دیگر بنده موافقت ننمودند مثلا می گفتند چه لزومی دارد اینهمه لحاف و پتو و .. به خانه آنها منتقل شود؟ اینها موقتی مدتی جدا زندگی می کنند . در مورد طلاها می گفتند آنها گمشان می کنند . در مورد فرزند می گفتند اگر آنها با فرزند شریک هستند چقدر خرج کرده اند؟
من داشتم همچنان تلاش می کردم اما یکسری اطلاعات محرمانه به من رسید مبنی بر اینکه خانواده داماد نمی خواهند آن زن را نگهدارند می خواهند طوری اذیتش کنند که خودش برود و آنها مجبور نباشند مهریه و دیگر حق و حساب او را بدهند. وقتی من این چیزها را فهمیدم تمام زحماتم را تقریبا بی فایده می دیدم هر چه فکر کردم چه باید بکنم ؟ چیزی به ذهنم نرسید دیدم اگر من این بنده خدا را راضی نموده و دوباره به خانه او بفرستم و آنها باز هم اذیتش کنند چه فایده ای دارد؟
خداوند در مورد اینکه یا زنان را بخوبی نگداری کنید یا بخوبی طلاق دهید، در قرآن می فرماید:
الطَّلاَقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلاَ يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَأْخُذُواْ مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا
" طلاق، (طلاقى که رجوع و بازگشت دارد،) دو مرتبه است؛ (و در هر مرتبه،) بايد به طور شايسته همسر خود را نگاهدارى کند (و آشتى نمايد)، يا با نيکى او را رها سازد (و از او جدا شود). و براى شما حلال نيست که چيزى از آنچه به آنها داده‏ايد، پس بگيريد؛"
فرزند
مطلبی که متاسفانه از قدیم در ذهن برخی از مردم ما مانده اینکه فرزند مال پدر است یعنی پدر هر لحظه که بخواهد می تواند بچه را ولو اینکه شیرخوار باشد با خود ببرد در حالیکه دین و شریعت و قانون مملکت ما اینرا قبول ندارند. از نظر شرعی حق نگهداری بچه کوچک با مادر است پسر تا هفت سالگی و دختر تا نه و حتی دوازده سالگی . اگر مادر ازدواج کرد یا مرد حق نگهداری بچه با مادر بزرگ مادری است اگر مادر بزرگ مادری نبود مادر بزرگ پدری نگهداری بکند اگر نبود خواهر و اگر خواهر نبود خاله او را نگهداری کند.

هیچ نظری موجود نیست: