۱۳۸۸ شهریور ۱۶, دوشنبه

بنیانگزار علم نحو

بنیانگزار علم نحو
ابوالاسود دولی تابعی بزرگواری است در مورد نامش قدری اختلاف روایت مشاهده می شود اما مشهورتر آنکه نامش " ظالم بن عمرو " می باشد. در زمان حیات رسول خدا ایمان آورده بود اما موفق به دیدن آنحضرت نگشت. وی مدتی قاضی کوفه بود به همین خاطر درآغاز خلافت حضرت علی با وی ملاقات می نمود. گویند حضرت علی به وی دستور داد قواعدی در لغت و زبان عرب ایجاد نماید . حضرت علی به وی فرمود: الکلام اسم و فعل و حرف و نحوه . یعنی کلام عبارت است از اسم و فعل و حرف و مانند آن . همین عبارتی که حضرت علی در آخر سخنانش بکار بردند یعنی نحوه . سبب شد بعدها اسم این علم به علم نحو معروف شود.
ابوالاسود دولی بعدها در بصره ساکن شد حاکم و فرمانروای بصره زیاد بن ابیه بود و ابوالاسود مربی و معلم بچه های وی بود.
از آنجا که دین اسلام گسترش یافته بود و بسیاری از اقوام غیر عرب مسلمان شده بودند ضرورت احساس می شد که برای مصون ماندن مردم از خطا در تکلم و مصون ماندن زبان عرب از مخلوط شدن با زبانهای دیگر قواعدی ایجاد گردد . روزی ابوالاسود از زیاد اجازه خواست تا قواعدی در کلام عرب ایجاد نماید . زیاد موافقت ننمود.
تا اینکه روزی از روزها عده ای جهت حل اختلافی پیش وی آمدند آنها به زیاد گفتند: توفی ابانا و ترک بنون ( پدر ما وفات نموده و فرزندانی از وی مانده اند ) آنها در این عبارت یک خطا مرتکب شدند که از نظر زبان عرب غلط است آنها باید می گفتند : ترک بنین . زیاد وقتی مطلب را شنید فورا ابوالاسود را احضار نمود و به وی گفت : در مورد مطلبی که قبلا تو را منع نموده بودم اقدام نما و قواعدی در زبان عرب بساز. ابوالاسود قواعدی ساخت که بعدها توسط علما تکمیل شده و به علم نحو معروف شد.
نکته ضعف
در مورد فضیلت هر شخصیت بزرگ که صحبت شده است در حاشیه ها از عیبها نیز سخن به میان آمده است در مورد این بزرگوار گفته شده است که در خرج کردن مال قدری بخل می ورزید . طوری که می گفت: اگر قرار باشد ما اموال خود را به مساکین بدهیم ما نیز مثل آنان خواهیم شد. (یعنی فقیر می شویم) گویند شبی وی یک سائلی را شام داد بعد از صرف شام او را گرفت و با طنابی محکم بست فقیر داد می زد : اطلقنی – رهایم کن . ابوالاسود می فرمود : هیهات . ای کاش می توانستم رهایت کنم اما من تو را غذا دادم تا امشب مسلمانان از آزار تو راحت باشند. تمام شب آن فقیر در زندان بود صبح رهایش نمود.

هیچ نظری موجود نیست: