۱۳۸۸ شهریور ۲۴, سه‌شنبه

مشکلات برخی از مردم

بسم الله الرحمن الرحیم
مشکلات برخی از مردم
معمولا در ماه مبارک رمضان چون شبها بیشتر بیدار می مانیم صبحها کمی می خوابیم . چند روز پیش صبح از خواب بیدارم کردند و گفتند دو نفر دم در با شما کار دارند . با زحمت بلند شده ودم در رفتم دیدم برگه کاغذی به دستشان است در دل خودم گفتم همین را به دست بچه می دادید من همانجا امضا می کردم و لازم نبود تا دم در بیایم . فکر کردم استشهادی چیزی است کاغذ را از دستشان گرفتم و گفتم من الان امضایش می کنم.
مهر را آماده کردم و وقتی نگاه کردم دیدم نوشته طلاق نامه شرعی . بعد از این عنوان مقداری توضیح داده و نوشته بود چون فلانی بر اثر تصادف کمرش ضربه خورده و قادر به اعمال زناشویی نیست زنش طلاق است.
حیران شدم این مطلب هیچ ربطی به من ندارد و من اصلا چه کاره هستم زن مردم را طلاق دهم.
چون حوصله نداشتم رویش نوشتم .: مصدومیتش مورد تایید است.
امروز دوباره آمده بودند و می گفتند تو اینجا بنویس طلاق مورد تایید است. هر چه می گفتم من قادر و مجاز به چنین کاری نیستم آنها اصرار می نمودند تو یک کلمه بنویسی چه می شود؟ می گفتند این زن الان ازدواج کرده و کار تمام است چون دادگاه حکم داده . گفتم خب همان حکم دادگاه کافی است و من نمی توانم آنرا تایید کنم . من چطور تایید کم در حالیکه طرف دیگر را اصلا ندیده ام ؟
خلاصه با یک زحمتی موقتا خود را با این بهانه نجات دادم که من بررسی می کنم ببینم در حوزه های ما برای چنین مواردی چه کار می کنند و کدام مجمع حکم طلاق صادر می کند.
مشکل از کجا پیش آمده ؟
موارد متعدد و زیادی در فقه اسلامی وجود دارد که در همه آن موارد قاضی شرع می تواند حکم صادر طلاق صادر کند مثلا : زنی که شوهرش گم شده وهیچ اطلاعی از وی نیست زن وقتی به دادگاه مراجعه می کند قاضی آن زن را تا چهار سال مهلت می دهد اگر بعد از چهار سال از شوهرش خبری نشد قاضی حکم طلاق صادر نموده به زن مجوز می دهد ازدواج کند.
یا مثلا زنی بعد از ازدواج به قاضی مراجعه می کند و مدعی می شود شوهرش عنین است و توانایی اعمال زناشویی ندارد قاضی به شوهر یکسال فرصت می دهد تا خود را مداوا نماید اگر بعد از یکسال هم نتوانست کاری انجام دهد قاضی حکم طلاق صادر می کند . و ... موارد متعدد از این نمونه .
مشکلی که وجود دارد اینکه در مملکت گسترده ما یک قاضی اهل سنت در قسمت مسائل خانواده وجود ندارد ( تا جاییکه من اطلاع دارم ) در زمان اول انقلاب یک مولوی داشتیم که بعدها اخراجش نمودند .
با آنکه فرقی میان شیعه و سنی نیست اما این احکامی که مثلا یک قاضی اهل تشیع صادر می کند از دیدگاه مردم ما معتبر نیستند به همین خاطر تلاش می کنند مثلا در کنار آن احکام امضای علمای اهل سنت را هم داشته باشند.
علمای اهل سنت برای حل مشکل چه فکری کرده اند؟
در کشورهایی که در آنجا اهل سنت حکم قضایی ندارند (کشورهای متعددی چنین هستند) علما مجمعی ایجاد نموده اند که اینگونه موارد را بررسی و حکم لازم را صادر می نمایند . اما از آنجا که جمع شدن آن علما مقداری وقت گیر است دیر به دیر چنین جلسه ای تشکیل می شود.
چند وقت پیش چند نفر خانم به من مراجعه نموده و گفتند: نزدیک بیست سال پیش دختری را به عقد مردی افغانی تبار داده اند آن مرد اکنون در داخل افغانستان است نه ازدواج می کند و نه طلاق می دهد و دختر هم در حال پیر شدن است. وقتی به دادگاه مراجعه کردیم گفته اند: چون آن شخص در ایران نیست کاری نمی توان انجام دادم. من مدتی فکر کردم و سعی نمودم توسط علمایی که در انطرف مرز بودند نوعی تماس با آن مردم برقرار نموده طلاق بگیریم موفق نشدم . بالاخره بعد از مقداری زحمت مجمع علما حکم طلاق را صادر نمود.

هیچ نظری موجود نیست: