۱۳۸۸ آبان ۱۵, جمعه

اصلاح عیوب خود

اصلاح عیوب خود
هر انسانی عیبهای مختلف دارد به عبارت دیگر هیچ انسانی نیست که دارای عیوب فراوان نباشد. انسان وظیفه دارد عیبهای خود را تشخیص داده و اصلاح نماید. یک جنین را در نظر بگیرید جنین باید در شکم مادر خلقتش تکمیل شده (دست و پا و ..) بعد به دنیا بیاید اما اگر جنینی با نقص به دنیا بیاید تقریبا محال است که در این جهان درست بشود او تا آخر عمر به همان شکل ناقص می ماند زیرا محل ساخته شدن داخل شکم مادر بود. به همین صورت انسان می بایست در همین جهان عیبهایش بر طرف و اصلاح بشوند چنانچه در اینجا اصلاح نشدند آن جهان محل اصلاح نیست و آن شخص تا ابد همانطور ناقص می ماند.
برخی از عیبها
خداوند در وجود فرزندان آدم خصلتهای گوناگونی را گذاشته است این خصلتها می بایست در حد متعادل باشند مانند شاخهای یک درخت . همانطور که گاهی یکی از شاخه های یک درخت بیشتر از دیگران رشد می کند و درخت را به یک سمت کج می کند به همین صورت در هر انسانی یک خصلت از آن خصلتها بیشتر رشد می کند و انسان تعادل خود را از دست می دهد و همانطور که آن درخت به یک باغبان نیاز دارد تا آن شاخه اضافی را ببرد و متعادل کند، انسان نیز به یک دلسوز نیاز دارد تا آن عیب را اصلاح نموده و به حالت متعادل و عادی در آورد.
منظور از خصلتها یعنی چه ؟
مثلا خشم را خدا در انسان گذاشته همینطور تکبر ، حسادت ، جاه طلبی ، بخل ، دنیا و مال و پول را دوست داشتن ، زن و فرزند را دوست داشتن ، شهوت شکم ، شهوت جنسی ، ترس، و ...
همه اینها در وجود انسان موجود هستند و باید در حد متعادل باشند اما در هر انسانی یکی از اینها بیشتر از دیگران رشد می کند و انسان سلامت روحی خویش را از دست می دهد.
اگر اصلاح نشوند چه می شود؟
اگر یک عیبی از این عیوب در انسان پیدا شود انسان به اندازه آن عیب انسان دچار ناراحتی و پریشانی می شود (بستگی به نوع عیب و اندازه رشد آن عیب دارد) هم خودش رنج می برد و هم دیگران و جامعه را دچار ناراحتی و نابسامانی می کند.
خداوند در قرآن می فرماید :
وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا (و قسم به جان آدمى و آن کس که آن را (آفريده و) منظّم ساخته،)
فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا (سپس فجور و تقوا (شرّ و خيرش) را به او الهام کرده است،)
قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا (که هر کس نفس خود را پاک و تزکيه کرده، رستگار شده؛)
وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا (و آن کس که نفس خويش را با معصيت و گناه آلوده ساخته، نوميد و محروم گشته است!)
وظیفه پیامبران خدا
یکی از بزرگترین و اصلی ترین وظایف انبیای کرام همین مطلب یعنی تزکیه و اصلاح مردم بوده است . خداوند در قرآنش می فرماید:
لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ.
خداوند بر مؤمنان منت نهاد [= نعمت بزرگى بخشيد] هنگامى که در ميان آنها، پيامبرى از خودشان برانگيخت؛ که آيات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بياموزد؛ هر چند پيش از آن، در گمراهى آشکارى بودند.
هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ
و کسى است که در ميان جمعيت درس نخوانده رسولى از خودشان برانگيخت که آياتش را بر آنها مى‏خواند و آنها را تزکيه مى‏کند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت مى‏آموزد هر چند پيش از آن در گمراهى آشکارى بودند!
فرق یاران پیامبر با دیگران
یکی از بزرگترین نعمتها برای آن انسانهای خوش بخت وجود رسول خدا صل الله علیه و آله وسلم است .پیامبر خدا یارانش را به روشهای مختلف اصلاح می نمودند مثلا در روایات است شخصی نزد پیامبر خدا آمد و گفت : یا رسول الله اوصنی (ای پیامبر مرا نصیحت کن ) پیامبر خدا فرمودند : لاتغضب (خشم مکن) آن شخص چندین بار از رسول خدا تقاضای نصیحت می کرد و پیامبر خدا همین مطلب را تکرار می فرمودند که خشم نگیر. دلیلش همین بوده که رسول خدا تشخیص داده بودند آن شخص زیاد عصبانی می شود. و..
راههای تشخیص دادن عیوب خود
از آنجا که هیچ انسانی قادر نیست چهره خود را بدون آیینه ببیند به همین صورت بیشتر وقتها انسان خودش عیبهای خود را نمی بیند .
به چند شکل انسان می تواند عیبهای خود را ببیند و اصلاح کند:
1- به وسیله یک استاد و مرشد دلسوز که او را راهنمایی کند و عیبهایش را به وی گوشزد و اصلاح نماید که چنین چیزی امروزه شاید وجود نداشته باشد.
2- داشتن یک دوست صمیمی و دانا . پیامبر خدا فرمودند: المومن مرآه المومن یعنی مومن آیینه مومن است همانطور که در آیینه انسان چهره خود را می بیند و عیبهایش را متوجه می شود یک دوست مومن نیز می تواند به انسان کمک نماید. حضرت عمر رضی الله عنه می فرمایند: رحم الله امرا اهدی الی عیوبی ( خدا رحمت کند بر هر شخصی که مرا بر عیب خودم آگاه سازد) حضرت عمر تعداد زیادی دوست داشت (مانند سعد ، علی ، سلمان ، حذیفه ، ابوعبیده و.. ) که پیوسته از آنان می خواست اگر عیبی در وی می بینند به ایشان بگویند . در روایات است که روزی از سلمان سوال کرد ای سلمان چه عیبی از من شنیده و دیده ای سلمان گفت من چیزی نمی دانم حضرت عمر اصرار کرد تا اینکه سلمان گفت : من شنیده ایم روزی روی سفره شما دو نوع غذا بوده و همینطور شنیده ام شما دو دست لباس دارید. حضرت عمر فرمود: آیا غیر از اینها چیز دیگری شنیده ای ؟ سلمان گفت نه . حضرت عمر فرمود: خدا به تو پاداش خیر دهد.
3- برای دانستن عیبهای خود به سخنان دشمنان خود توجه کند و ببیند آنها روی چه نکته ضعفی انگشت گذاشته اند آنرا اصلاح کند . یک دشمن خوب خیلی بهتر از یک دوست مداح و چاپلوس است و عیبهای انسان را به خودش نشان می دهد. اغلب کسانی که جایگاه دینی یا دنیوی دارند به اطرافیان چاپلوس و مداح و خائن گرفتار می شوند که آنها نه تنها عیبهایش را به وی نشان نمی دهند بلکه او را عمدا دچار عیب و گمراه می کنند.
4- بهترین روش این است که به مردم با دقت و تفکر نگاه کند اگر در شخصی عیبی دید سعی کند خودش را از آن عیب دور بدارد و اگر چیز خوبی دید سعی کند همان خوبی را در خود ایجاد کند.
اگر یادتان باشد و شنیده اید که : از لقمان حکیم پرسیدند ادب از که آموختی ؟ گفت از بی ادبان ..
همین معنی را می دهد یعنی لقمان به مردم نگاه کرده و هر عیبی دیده از آن دوری کرده ..
از حضرت عیسی پرسیدند: چه کسی تو را ادب نشان داده ؟ فرمودند : کسی مرا ادب یاد نداد بلکه در مردم نگریستم از عیبهایی که در آنان می دیدم دوری می جستم.

هیچ نظری موجود نیست: