۱۳۸۸ مهر ۷, سه‌شنبه

پولهای مچاله شده

پولهای مچاله شده

در میان پولهای کشورهای خارجی من ندیدم پولی که پاره یا مچاله و کثیف باشد همه پولها سالم و تنها یک بار تا شده اند نمی دانم علت چیست که پولهای ما اغلب پاره و مچاله و چند جور (از طول و عرض و هر طرف) تاشده اند . بعضی وقتها پولهایی می بینم که در ظاهر نو هستند اما قسمتی از گوشه اش پاره شده و آویزان است که اگر جدا و گم شود پول از ارزش می افتد به همین خاطر برای آنکه مسلمان دیگری دچار دردسر و مشکل نشود من اغلب وقتها پولهای پاره را خرج نمی کنم مگر بعد از آنکه خوب چسب بزنم .
یک روز در میان پولها تعدادی هزار تومانی دیدم که در ظاهر هیچ اشکالی نداشتند اما وقتی دقت نمودم دیدم از دو قسمت جداگانه درست شده اند یعنی دو شماره دو طرف آنها با هم فرق داشت. خیلی راحت می شد آنها را لای پولهای دیگر رد کرد اما من با خود فکر کردم شاید یک بنده خدایی که اینها بعدا به دستش برسند سرگردان شود و گناهی به گردن ما بیافتد آنها را به بانک ملی بردم تا عوض کند چند دقیقه ای در صف بودم وقتی نوبتم شد و پولها را به دست متصدی بانک دادم با عصبانیت گفت : اینها چه اشکال دارند؟ گفتم اگر دقت بفرمایید می بینید که دو شماره اش با هم فرق دارند یعنی از دوقسمت جداگانه درست شده اند . آن بزرگوار سرش را جنبانید و دوباره آنها را از هم جدا نمود و مبلغ ناچیزی به من داد. از حالتش مطمئن شدم بعد از رفتن من دوباره آنها را چسب زده و بکار خواهد انداخت.




یک روز
چند وقت پیش یک روز دو گروه بزرگ جهت حل مشاجره و اختلافی مراجعه نمودند به حرفهایشان گوش دادم متوجه شدم اختلافشان بر سر چند ملیون چک پول است (آنزمان این چک پولهای جدید هنوز درست نشده بودند از همان چک پولهای قبلی پانصد هزار تومانی و دویست هزار تومانی) جمعا هفت ملیون تومان چک پول بودند فکر کردم شاید آن چک پولها از اساس قلابی بوده اند وقتی آنها را به دستم دادند با تعجب دیدم اصلی هستند پرسیدم این چک پولها چه اشکالی دارند؟ گفتند اگر دقت کنی متوجه می شوی که اینها از بانک نقد شده اند دوباره با یکسری مواد مخصوص مهرهایشان پاک شده و جایی که سوراخ نموده اند دوباره سرجایش چسبانیده اند. متحیر و متعجب شدم از یک بانک هم نبودند از بانکهای مختلف.
طرف اصلی این جریان که دعوا داشتند می گقت : آقا من از این چکها شصت ملیون تومان دارم من این هفت ملیون را به دست این آقا دادم و گفتم اینها اشکال دارند به دست بلوچی نده به افغانها بده. این بابا رفته به دست بلوچی داده و ما را دچار مشکل کرده اگر قرار بود به بلوچها بدهیم خودم می دادم و نیازی به همکاری این نبود. !
خیلی تعجب نمودم از همه چیز . از اینکه چگونه این چکها از بانکها بیرون آمدند و از اینکه این بندگان خدا چه جور فکر می کنند اصلا فکر آخرتی هست ؟ مگر افغانها بندگان خدا نیستند؟
ضمن مقداری نصیحت یک جوری آنها را با هم آشتی دادیم.








آن زمان پنج تومان هم پولی بود




هیچ نظری موجود نیست: