مظلومیت مردم شیعهدیروز عصر برخی از دوستان معتمد زنگ زدند و گفتند یکی از مسئولین سیاسی استان مراسم فاتحه خوانی دارد (یعنی یکی از عزیزانش فوت نموده و برای وی فاتحه خوانی برگزار نموده اند) . ساعت سه بعد از ظهر به مسجد برادران تشیع رفتیم. اکثریت جمعیت را اهل تسنن تشکلیل می دادند نشستیم روحانی محترمی پشت منبر داشت سخنرانی می کرد. احتمالا با دیدن آنهمه جمع تسنن به فکرش افتاد در مورد حضرت علی که مثلا سنیها قبولش ندارند سخنی بگوید.مطلب قبلی من در این مورد " مولود کعبه"
فرمود: می دانید خانه کعبه زایشگاه حضرت علی است حضرت علی داخل خانه کعبه متولد شد مادر بزرگوارش از یک گوشه خانه کعبه وارد شد و تا سه روز آنجا بود بعد وقتی با امیر المومنین بیرون آمد علی در قنداق بود که رسول خدا آمد و گفت برای من تورات و انجیل را بخوان حضرت علی شروع کرد سوره مومنون را برایش خواند ... الان همان شکاف را دولت عربستان با نقره بسته است سنیها بیش از شیعیان آنجا خود را می مالند . شیعه و سنی همه قبول دارند (من روبروی او نشسته بودم ) الان علمای تسنن همینجا تشریف دارند.
بسیار شگفت زده و حیران شدیم ما برای تسلیتی آمده بودیم الان مجبور بودیم این نکته تاریخی و خلاف واقعیت عجیب را باید توضیح دهیم. بالاخره به احترام آن بزرگواری که برای تسلیت وی رفته بودیم چیزی نگفته و بلند شدیم و از مسجد بیرون آمدیم.
با خود فکر کردم حضرت علی مانند خورشیدی تابان است چه نیازی وجود دارد که ما با (بلاتشبیه) دروغ برایش فضیلت و بزرگی درست کنیم؟
اولا چنین روایتی اصلا وجود ندارد و خلاف واقعیت است.
در زمان تولد حضرت علی خانه کعبه دیوار سنگ چینی بوده که ارتفاعش به دو متر می رسیده . فاقد سقف بوده . درش باز بوده . داخلش سیصد و شصت بت بوده . هر کسی می توانسته از در وارد شود یا از دیوار بالا برود یا داخلش را ببیند. مردم برای پرستیدن بتان وارد می شدند برای انداختن نذر و خیرات به داخل چاه وسط خانه کعبه وارد خانه کعبه می شدند.
با هیچ عقلی جور در نمی آید که مادر حضرت علی خانه امن خود را ترک کند و به چنین مکانی بیاید. دوما دور از شان خانه کعبه است که کسی با میل خود برای چنین چیزی به آنجا بیاید.
در زمان تولد حضرت علی پیامبر خدا سی سال داشتند یعنی هنوز به پیامبری نرسیده بودند خود پیامبر خدا نمی توانستند سوره مومنون را بخوانند چه رسد به علی که تازه متولد شده بودند.
وقتی حضرت علی به سن پنج ساللگی رسیدند و پیامبر به سی و پنج سالگی ، قریش تصمیم گرفتند به خانه کعبه سر و سامانی بدهند (داستان بنای خانه کعبه مفصل است.) پول جمع نموده و تمام سنگهای دیوار را انداختند و از سر نو شروع به بنایی کردند. تغییراتی که دادند این بود که به دلیل کم بودن پولشان خانه کعبه را کوچکتر از سابق ساختند قسمتی را گذاشتند تا بعدا اگر پولی گیر آمد دوباره داخل ساختمان کعبه نمایند( حطیم همانکه دیوار یک متری دورش کشیده اند) دومین تغییر این بود که سرداران گفتند برای آنکه هر کسی نتواند وارد خانه کعبه شود درش را بلند درست کنیم تا بدون نردبان امکان پذیر نباشد. سومین تغییر این بود که برای خانه کعبه سقف درست کردند.
خلاصه چند سال بعد از شهادت حضرت علی ، وقتی عبدالله بن زبیر بر ضد حکومت یزید قیام کرد و مکه را تصرف کرد خانه کعبه را به شکلی که از پیامبر شنیده بود بازسازی کرد یعنی بنای قبلی را بطور کلی خراب کرد و حطیم را داخل خانه کعبه قرار داد و دو در بزرگ شمال و جنوب خانه کعبه درست کرد تا هر کس بتواند وارد خانه کعبه شود.
چند سال بعد حکومت عبدالله بن زبیر توسط حجاج بن یوسف سقفی فرمانده حکومت اموی شکست خورد و عبدالله بن زبیر در کنار خانه کعبه به شهادت رسید و بر اثر اصابت سنگهای منجنیقهای حجاج قسمتی از خانه کعبه تخریب شد. حجاج وقتی حکومت عبدالله بن زبیر را ساقط کرد اولین کاری که کرد خانه کعبه را منهدم و دوباره به شکل قبلی در آورد. .. هفتاد سال بعد وقتی حکومت امویان سقوط کرد و بنی عباس حکومت را بدست گرفتند جلسه تشکیل دادند و گفتند می خواهیم خانه کعبه را دوباره به شکل بنای عبدالله بن زبیر در آوریم. علمای بزرگ با هم جلسه گرفتند و به این نتیجه رسیدند که خانه کعبه را به همان شکل بگذارند زیرا معلوم نیست چه وقت یک حکومت دیگر می اید و دوباره در صدد تغییر شکل خانه کعبه می افتند.
اگر چنانچه مثلا مطلب ولادت حضرت علی صحت هم داشته باشد پس از چندین بار تخریب و بازسازی خانه کعبه ، آنجا شکافی نمانده که حکومت عربستان بخواهد با نقره آنرا بپوشاند.
وقتی در یک جلسه ای عزیزی اینقدر حرف خلاف واقعیت بشنود چه فکر و اعتقادی برای وی درست می شود.
فرمود: می دانید خانه کعبه زایشگاه حضرت علی است حضرت علی داخل خانه کعبه متولد شد مادر بزرگوارش از یک گوشه خانه کعبه وارد شد و تا سه روز آنجا بود بعد وقتی با امیر المومنین بیرون آمد علی در قنداق بود که رسول خدا آمد و گفت برای من تورات و انجیل را بخوان حضرت علی شروع کرد سوره مومنون را برایش خواند ... الان همان شکاف را دولت عربستان با نقره بسته است سنیها بیش از شیعیان آنجا خود را می مالند . شیعه و سنی همه قبول دارند (من روبروی او نشسته بودم ) الان علمای تسنن همینجا تشریف دارند.
بسیار شگفت زده و حیران شدیم ما برای تسلیتی آمده بودیم الان مجبور بودیم این نکته تاریخی و خلاف واقعیت عجیب را باید توضیح دهیم. بالاخره به احترام آن بزرگواری که برای تسلیت وی رفته بودیم چیزی نگفته و بلند شدیم و از مسجد بیرون آمدیم.
با خود فکر کردم حضرت علی مانند خورشیدی تابان است چه نیازی وجود دارد که ما با (بلاتشبیه) دروغ برایش فضیلت و بزرگی درست کنیم؟
اولا چنین روایتی اصلا وجود ندارد و خلاف واقعیت است.
در زمان تولد حضرت علی خانه کعبه دیوار سنگ چینی بوده که ارتفاعش به دو متر می رسیده . فاقد سقف بوده . درش باز بوده . داخلش سیصد و شصت بت بوده . هر کسی می توانسته از در وارد شود یا از دیوار بالا برود یا داخلش را ببیند. مردم برای پرستیدن بتان وارد می شدند برای انداختن نذر و خیرات به داخل چاه وسط خانه کعبه وارد خانه کعبه می شدند.
با هیچ عقلی جور در نمی آید که مادر حضرت علی خانه امن خود را ترک کند و به چنین مکانی بیاید. دوما دور از شان خانه کعبه است که کسی با میل خود برای چنین چیزی به آنجا بیاید.
در زمان تولد حضرت علی پیامبر خدا سی سال داشتند یعنی هنوز به پیامبری نرسیده بودند خود پیامبر خدا نمی توانستند سوره مومنون را بخوانند چه رسد به علی که تازه متولد شده بودند.
وقتی حضرت علی به سن پنج ساللگی رسیدند و پیامبر به سی و پنج سالگی ، قریش تصمیم گرفتند به خانه کعبه سر و سامانی بدهند (داستان بنای خانه کعبه مفصل است.) پول جمع نموده و تمام سنگهای دیوار را انداختند و از سر نو شروع به بنایی کردند. تغییراتی که دادند این بود که به دلیل کم بودن پولشان خانه کعبه را کوچکتر از سابق ساختند قسمتی را گذاشتند تا بعدا اگر پولی گیر آمد دوباره داخل ساختمان کعبه نمایند( حطیم همانکه دیوار یک متری دورش کشیده اند) دومین تغییر این بود که سرداران گفتند برای آنکه هر کسی نتواند وارد خانه کعبه شود درش را بلند درست کنیم تا بدون نردبان امکان پذیر نباشد. سومین تغییر این بود که برای خانه کعبه سقف درست کردند.
خلاصه چند سال بعد از شهادت حضرت علی ، وقتی عبدالله بن زبیر بر ضد حکومت یزید قیام کرد و مکه را تصرف کرد خانه کعبه را به شکلی که از پیامبر شنیده بود بازسازی کرد یعنی بنای قبلی را بطور کلی خراب کرد و حطیم را داخل خانه کعبه قرار داد و دو در بزرگ شمال و جنوب خانه کعبه درست کرد تا هر کس بتواند وارد خانه کعبه شود.
چند سال بعد حکومت عبدالله بن زبیر توسط حجاج بن یوسف سقفی فرمانده حکومت اموی شکست خورد و عبدالله بن زبیر در کنار خانه کعبه به شهادت رسید و بر اثر اصابت سنگهای منجنیقهای حجاج قسمتی از خانه کعبه تخریب شد. حجاج وقتی حکومت عبدالله بن زبیر را ساقط کرد اولین کاری که کرد خانه کعبه را منهدم و دوباره به شکل قبلی در آورد. .. هفتاد سال بعد وقتی حکومت امویان سقوط کرد و بنی عباس حکومت را بدست گرفتند جلسه تشکیل دادند و گفتند می خواهیم خانه کعبه را دوباره به شکل بنای عبدالله بن زبیر در آوریم. علمای بزرگ با هم جلسه گرفتند و به این نتیجه رسیدند که خانه کعبه را به همان شکل بگذارند زیرا معلوم نیست چه وقت یک حکومت دیگر می اید و دوباره در صدد تغییر شکل خانه کعبه می افتند.
اگر چنانچه مثلا مطلب ولادت حضرت علی صحت هم داشته باشد پس از چندین بار تخریب و بازسازی خانه کعبه ، آنجا شکافی نمانده که حکومت عربستان بخواهد با نقره آنرا بپوشاند.
وقتی در یک جلسه ای عزیزی اینقدر حرف خلاف واقعیت بشنود چه فکر و اعتقادی برای وی درست می شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر